مدعی چند گره در دلِ کورت مانده
چِقَدَر عمر به پایانِ قصورت مانده
جز تو امید نداریم بگو آقاجان
چند تا جمعه دیگر به ظهورت مانده
اللهم عجل لولیک الفرج
مدعی چند گره در دلِ کورت مانده
چِقَدَر عمر به پایانِ قصورت مانده
جز تو امید نداریم بگو آقاجان
چند تا جمعه دیگر به ظهورت مانده
اللهم عجل لولیک الفرج
بیزارم از چشم انتظاری های بیهوده
از این دورویی ها، از این سیمای بیهوده
از صبح تا شب در پیِ کارِ خودم هستم
دنیای بی تو میشود دنیای بیهوده ...
اللهم عجل لولیک الفرج
ای زائرِ کربلای مشهد ، بر او برسان سلامِ ما را
رفتی به بقیع جزو زوار ، تو نام ببر تمامِ ما را
این جمعه هم از ماهِ صفر رفت، از یوسفِ زهرا خبری نیست
دو ماه دعای ما همین است ، یارب برسان امامِ ما را
اللهم عجل لولیک الفرج
اربعینت میرسد ای شاهِ بی سرچاره کن
جا نمانم از مسیرت جانِ مادر چاره کن
باز هم جمعه رسید و من پریشانِ توام
جان به سرآمد گلِ زهرا تو آخر چاره کن
اللهم عجل لولیک الفرج
تا اربعین چیزی نمانده میبری یا نه؟
این رو سیاهِ بینوا را میخری یا نه؟
من هم خریدارِ توام ای حضرتِ صاحب
میبینی ام آیا به چشمِ مشتری یا نه؟
اللهم عجل لولیک الفرج