دلنوشته های مهدوی

غم در دلِ طوفان زده ام کم شدنی نیست

بی جلوه ات آرامشِ عالم شدنی نیست

هر جمعه شده دلخوشی ام دیدنِ رویت

با روی سیاهم ولی یک دم شدنی نیست

اللهم عجل لولیک الفرج

گل میکند به پیرهنش لاله دم به دم

مادر نماندنی است ، به قَدِّ خَمَش قسم

یا صاحب الزمان به گمانم نشسته ای

بالای قبرِ مخفیِ بانوی بی حرم

اللهم عجل لولیک الفرج

از حالِ همسایه خبر وقتی نداریم

هنگامِ سختی همه سختی نداریم

چون انتظارِ یار راحت یادمان رفت

پس سرنوشتی غیرِ بدبختی نداریم

اللهم عجل لولیک الفرج

وقتی امام بی کس و بی احترام ماند

باید شبیهِ فاطمه پایِ امام ماند

یا صاحب الزمان همه شرمنده توییم

یاریِ ما همیشه به حدِ کلام ماند

اللهم عجل لولیک الفرج

بیمارِ عشقِ تو که درمانی ندارد

ابری است حالِ ما و بارانی ندارد

این جمعه ها خونسرد در حالِ عبورند

انگار هجرانِ تو پایانی ندارد

اللهم عجل لولیک الفرج