دلنوشته های مهدوی

شعبان شده و عیدِ امامت داریم 
شادیم و دلی غرقِ مَسِرَّت داریم
ای منتقمِ کرب و بلا هر جمعه 
بر محضرتان عرضِ ارادت داریم

اللهم عجل لولیک الفرج

در میانِ نا امیدی ها شکفت شاخه امید بر دستِ علی
اولِ شعبان شد و شمس و قمر سرزده بر روی هر دستِ علی
می شود تکرار تاریخِ جهان، می رسد روزی بزودی بی گمان
منتقم می آید و انگار باز ذوالفقار افتاده در دستِ علی

اللهم عجل لولیک الفرج 

شعبان رسید و بوی گل آورد با خودش
حق جلوه کرده بر همه در کربلا خودش
شاید به دادِ ما برسد جمعه ای غروب
مولای ما به خاطرِ خونِ خدا خودش

اللهم عجل لولیک الفرج

شعبان به نیمه می رسد و پرده ها هنوز

افتاده اند بینِ تو و چشمِ ما هنوز

دارد غروبِ جمعه هم از راه می رسد

در جستجوی ردِّ شما این گدا هنوز ...

اللهم عجل لولیک الفرج

طاقِ نصرت ها همه حیران شدند

باز هم این کوچه ها گریان شدند

از همین حالا همه دلواپسِ

سالِ بعد و نیمه ی شعبان شدند...

اللهم عجل لولیک الفرج