دلنوشته های مهدوی

پشتِ در مادر تو را کرده صدا

بانویی مضطر تو را کرده صدا

هر شهیدی که به خون غلتیده است

لحظه ی آخر تو را کرده صدا

اللهم عجل لولیک الفرج

​دارد غروبِ جمعه ی دلگیر میرسد

آن جمعه ی ظهور چرا دیر میرسد؟

در انتقامِ سیلیِ زهرا امیدِ ما

با پرچمِ شهادت و شمشیر میرسد

اللهم عجل لولیک الفرج

​خونِ شهید معجزه ها میکند ببین

در سینه ها امید به پا میکند ببین

در پشتِ در هنوز تو را مادرت حزین

یا ایها العزیز صدا میکند ببین

اللهم عجل لولیک الفرج

روی خود را از همه ، آقای ما پوشیده ای

در عزای مادرت رختِ عزا پوشیده ای

در شبِ دفنت علی فهمیده تازه این سه ماه

روی خود را از علی ، زهرا چرا پوشیده ای

اللهم عجل لولیک الفرج

گل میکند به پیرهنش لاله دم به دم

مادر نماندنی است ، به قَدِّ خَمَش قسم

یا صاحب الزمان به گمانم نشسته ای

بالای قبرِ مخفیِ بانوی بی حرم

اللهم عجل لولیک الفرج