آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟
کشت ما را به خدا درد جدایی آقا
تو نباشی چه بهاری و چه عیدی
ای کاش تا همین سال نرفته تو بیایی آقا
اللهم عجل لولیک الفرج
آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟
کشت ما را به خدا درد جدایی آقا
تو نباشی چه بهاری و چه عیدی
ای کاش تا همین سال نرفته تو بیایی آقا
اللهم عجل لولیک الفرج
ز جا برخیز جانا دلبر جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نِه که صاحبخانه می آید
ز جا برخیز و کن خود را مهیا بهر استقبال
که از ره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید
اللهم عجل لولیک الفرج
نور خورشید میان آسمان کم کم رفت
اولین جمعه سال نود و یک هم رفت
چندجمعه دگر از آمدنت جا مانده ست
حیف این جمعه نوروزی ما یا غم رفت
اللهم عجل لولیک الفرج
دلم هوای تو کرده،هوای آمدنت
صدای پای تو آید،صدای آمدنت
بهار با تو بیاید به خانه ی دل ما
سری به خانه بزن،فدای آمدنت
اللهم عجل لولیک الفرج
بزن تو رنگ تازه به حال و هوای زرد ما
بزن شکوفه سبز شو به این دعای زرد ما
تمام فصل های ما بهار میشود
اگر بیایی و صفا دهی به روزهای زرد ما
اللهم عجل لولیک الفرج