در میانِ نا امیدی ها شکفت شاخه امید بر دستِ علی
اولِ شعبان شد و شمس و قمر سرزده بر روی هر دستِ علی
می شود تکرار تاریخِ جهان، می رسد روزی بزودی بی گمان
منتقم می آید و انگار باز ذوالفقار افتاده در دستِ علی
اللهم عجل لولیک الفرج
در میانِ نا امیدی ها شکفت شاخه امید بر دستِ علی
اولِ شعبان شد و شمس و قمر سرزده بر روی هر دستِ علی
می شود تکرار تاریخِ جهان، می رسد روزی بزودی بی گمان
منتقم می آید و انگار باز ذوالفقار افتاده در دستِ علی
اللهم عجل لولیک الفرج
اینهمه دردِ مرا چاره چه کس خواهد کرد؟
چاره ی این دلِ آواره چه کس خواهد کرد؟
دینِ احمد شده صدپاره به دستانِ نفاق
فکرِ آیینه صدپاره چه کس خواهد کرد؟
اللهم عجل لولیک الفرج
اگر بناست بمیریم در کنارِ تو کاش
اگر بناست بمانیم در جوارِ تو کاش
در این سرای پر از زرق و برق بی مقدار
تمامِ عمر شود صرفِ انتظارِ تو کاش
اللهم عجل لولیک الفرج
ای مردترین مردِ زمان کاش بیایی
امیدِ دلِ منتظران کاش بیایی
ای آینه روی علی ای گلِ نرگس
دور از تو به لب آمده جان کاش بیایی
اللهم عجل لولیک الفرج
با بغض و اشک بر تو درود و سلامِ ما
تنها امیدِ مانده تویی ای امامِ ما
ای آرزوی دائم هر جمعه نیستی
تمدید شد دوباره غمِ ناتمامِ ما
اللهم عجل لولیک الفرج