گناهان بسته دست و پای ما را
گرفته یأس و غم دنیای ما را
چرا این جمعه ها پایان ندارد
به ما یا رب رسان آقای ما را
اللهم عجل لولیک الفرج
گناهان بسته دست و پای ما را
گرفته یأس و غم دنیای ما را
چرا این جمعه ها پایان ندارد
به ما یا رب رسان آقای ما را
اللهم عجل لولیک الفرج
بیا که کارد رسیده به استخوانِ همه
رسیده آتشِ درد و بلا به جانِ همه
تمامِ مردمِ درمانده منتظر هستند
بیا و جلوه ی خود را بده نشانِ همه
اللهم عجل لولیک الفرج
باران نزد و مزرعه ی حوصله خشکید
چشمِ ترِ ما سوخت از این فاصله خشکید
هی جمعه و هی دوری و هی چشم به راهی
امیدِ دلِ خسته در این غائله خشکید
اللهم عجل لولیک الفرج
هر جمعه دلی زار و گرفتار نداریم
از دوری او دیده ی خونبار نداریم
غفلت زده ایم و سرمان گرم به دنیاست
با یارِ سفر کرده ی خود کار نداریم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
از آن شبی که تنت بینِ خاک پنهان ماند
زیارتِ تو به دل های ما محبان ماند
فقط به خاطرِ از جان گذشتگیِ شماست
اگر به پیکرِ امید تا ابد جان ماند
اللهم عجل لولیک الفرج